معجزات امام حسن مجتبی (ع)

دشنام دهنده به خرس تبدیل شد

وقتي در اتاق را باز كردند ديدندعبدالصمد به خرس سياهي تبديل شده اين خبر به ساير مردم رسيد و همه آمدند و ديدند كه او به خرس سياهی تبديل شده كه فقط گوش و بيني او مانند آدم است.

بر روی تصویر زیر کلیک کنید

در زمان امامت امام حسن (ع)، در شهر موصل دو برادر بودند يكي بنام عبدالصمد و يكي به نام عبدالله و هميشه از معاويه لعنت الله عليه تعريف و تمجيد مي كردند و در مدح معاويه اشعار زيادی مي گفتند. روزی مردی از شيعيان امام حسن مجتبي (ع) در راه با عبدالله دوستدار معاويه روبرو شد و با هم همراه شدند و در بين راه ميان آن‏ها به خاطر پيشوايانشان اختلاف و درگيری پيش آمد. عبدالله می گفت: امام و خليفه معاويه است و آن مرد شيعه مي گفت: امام زمان منحصرا حسن بن علی (ع) كه فرزند دختر رسول خدا و صاحب معجزه و برهان است و معاويه فاسق و ظالم است اين مشاجره باعث شد با هم دست به

گريبان شوند و در حال منازعه خدمت امام حسن (ع) رسيدند. عبدالله گفت: اي حسن بن علي اين شيعه تو بر معاويه امام و خليفه مسلمين بي‏حرمتی مي كند و به تدريج عبدالله صدايش را بلند كرد و به امام حسن (ع) نيز جسارت كرد و دشنام داد.

محبان حضرت خواستند عبدالله را بكشند، امام حسن (ع) فرمودند: با او كاری نداشته باشيد و بعد به خانه تشريف بردند و يك قرص نقره آوردند. و به عبدالله دادند و فرمودند: اين را بگير و صرف معاش خود كن و فردا نيز بيا مرا دشنام بده تا يک قرص ديگر از اين نقره به تو بدهم و از آمدن مضايقه نكن. عبدالله وقتي اين حسن خلق را از حضرت ديد به خانه‏اش رفت و ماجرا را براي خانواده و بستگانش نقل كرد.

آنها گفتند: تو دشنام بدهی و او در عوض به تو نقره بدهد. قطعا او امام بر حق است سپس عبدالله به اتفاق پنجاه نفر از خانواده و وابستگانش به خدمت حضرت آمدند و دست حضرت را بوسيدند و همگي دوستدار و شيعه او شدند.

وقتي عبدالصمد برادر عبدالله متوجه جريان شد بسيار ناراحت و خشمگين شد و با عبدالله درگير شد كه او را كتک بزند اما گروهي از وابستگان عبدالله او را كتک زدند و گرفتند و زنداني نمودند. آن ملعون در آن اطاقي كه محبوس بود حسن (ع) را دشنام مي داد. روز بعد بزرگان مردم به سراغ عبدالصمد رفتند تا با او به صحبت و مذاكره بپردازند و بين او و برادرش عبدالله قضاوت و حكم كنند. وقتي در اتاق را باز كردند ديدندعبدالصمد به خرس سياهي تبديل شده است اين خبر به ساير مردم رسيد و همه آمدند و ديدند كه او به خرس سياهي تبديل شده كه فقط گوش و بيني او مانند آدم است. اين خبر به معاويه رسيد. معاويه دستور داد تا او را هر چه زودتر پنهاني بسوزانند كه بيشتر از اين مردم شاهد آشكار شدن اين راز نشوند و اعتقاد مردم به اهل بيت (ع) زياد نشود و بدين ترتيب عبدالصمد به جهنم واصل شد اما تا قبل از رسيدن خبر به معاويه بيش از صد نفر از معاويه برگشته و شيعه امام حسن (ع) شدند.

امام حسن مجتبي (ع) فرمودند: تعجب مي كنم از كسانی كه در غذای جسم خود فكر مي كنند ولي در امور معنوی و غذای جان خويش تعقل نمی نمايند، شكم را از طعام مضر حفظ مي كنند ولي باک ندارند كه افكار پليدی در روان آن‏ها وارد شود.

منبع:

معجزات امام حسن مجتبی (ع)

ذزیفه النجاح